امیر حسین کامیار به روایت امیرحسین کامیار:
آن قدیم‌ها بعضی از بچه‌ها تند می‌دویدند، بعضی‌ها فوتبالیست‌های خوبی بودند، برخی در نقاشی، بعضی در ریاضی؛ من اما فقط خیال‌بافی را خوب می‌دانستم. خیال‌باف که باشی، دیر یا زود کارت می‌کشد به خواندن، خواندن را که خوش بیابی، حسرت نوشتن همیشه همراه توست، چیزی انگار درون آدمی می‌خواهد که آفرینندۀ خیال باشد. از بیست سالگی اینجا و آن‌جا نوشته‌ام، از مدخل نویسی فرهنگ‌نامه بگیر تا روزنامه‌نگاری و فیلم‌نامه‌نویسی. هنوز هم خوب نمی‌دوم، نقاشیم افتضاح است، اما همچنان کلمات در من خیالی تر می‌انگیزند. سمت آبی آتش تحقق آن رویای قدیمی است: نوشتن روی کاغذ، خوانده شدن روی کاغذ، آفریدن خیال.
قلمتان عالیست سرشار از حسهای فروخورده
سمت ابی اتش واقعی ترین تجربه ای که از عشق دیدم تا حالا بیانی سره تر و تاثیر گزارتر از بیان نویسنده از زخم و درد عشق تجربه نکرده بودم ممنون به خاطر تجربه فوق العاده ای که بهم هدیه کردید