ترکم کن

هر زنی که برای یک بار هم که شده، این وسوسه­ به جانش افتاده که به جای رفتن به خانه و درست کردن شام، خروجی اتوبان را رد کند و مقصدی نامعلوم را در پیش بگیرد، یا همه­‌ی زنانی که حتی یک بار درمورد سوار شدن به قطار و رفتن به جایی که کسی نیازمند مراقبت و توجه دائمی­شان نباشد خیال‌پردازی کرده­‌ا‌ند: با ماریبث کلاین آشنا شوید! مادری شاغل که آنقدر درگیر مراقبت از همسر و دوقلوهایش است که حتی متوجه حمله­‌ی قلبی­‌ا‌ش نمی­‌شود.

هنگامی که ماریبث ناباورانه متوجه می­‌شود به چشم کسانی که به او متکی هستند، “وظیفه” دارد سریع بهبود پیدا کند، کاری غیرقابل تصور انجام می­‌دهد: وسایلش را جمع می­‌کند و خانه را ترک می‌کند. اما، همانطور که اغلب اتفاق می­‌افتد، دور شدن باعث می­‌شود زندگیش را از زاویه‌­ای دیگر ببیند. دور از توقعات خانواده و وظایف شغلی، ماریبث کم کم شروع به کشف حقایقی درباره­‌ی خود و زندگیش می­‌کند که سال‌ها پنهان مانده بود… .